چادر
25 مهر 1398 توسط مستاجر خدا
? از روزي كه تو را يك “خـانم چـ❤️ـادري” صدا زدند؛
ليست وظايف روزانه ات ? كمي تغيير كرد بانو !
نگاه ها? به سمتت حساب شده تر شد !
والبته توقعات هم كمي بالا رفت … از روزي كه تو يك “بانوي چادري” شدي؛
خيلي چيزها برايت #گزينش شد
گزينش گوش هايي? كه حق دارند صداي خنده هاي تو را بشنوند !!! گزينش چشماني? كه حق دارند زيبايي هاي✨ تو را ببينيد!
و گزينش افرادي? كه حق دارند با تو گرم بگيرند و صميمي شوند … از آن روزي كه تو را يك “بانو چادري” ناميدند ؛
خيابان شهر هر روز به خود مي بالند كه فرش زير پاي تو هستند … آسمان هم مي نازد به خود كه سايه بالاي سرت شده است!
از ان روزي كه روي زمين “بانوي چادري” ناميدند تو را؛
در آسمانها ملائك #فرشته صدا ميزنند تو را … ???